وکیل مدافع
نویسنده : مدیر سایت    
شنبه 19 اسفند 1402
    
بازدید: 235
    
زبان : فارسی
    

وارد اتاق شدم و نشستم رو به روی مسئول اجرای احکام. مدتی بود که با ادارۀ امور مالیاتی دچار اختلاف بودم و برایم مبلغی هنگفت بابت مالیات نوشته بودند.
به هر دری زدم، اما نشد و بالاخره کارم افتاد به اجرای احکام. امین که دوست حقوق‌دان من است هم به همراهم وارد شد و نشست.
اینجا آخرین جایی بود که شاید می‌توانستم عددی را از مبلغ کم کنم یا حداقل مهلتی برای پرداخت بگیرم. امین پرونده را ورق زد و برای چندمین بار بررسی کرد.
کارمند نگاهی به من انداخت و پرسید چه می‌کنید؟
با چشم به امین اشاره کردم و گفتم: « ایشون وکیل من هستند، لطفاً با ایشون صحبت کنید» و توی دلم مطمئن بودم که تخفیفی خواهد گرفت.
امین پرونده را بست و نگاهی به من کرد و گفت: « اگر من وکیلم، میگم که عین مبلغ رو باید پرداخت کنی و اگر هم نمی‌تونی پرداخت کنی خودم پرداخت می‌کنم!»
اصلاً باورم نمی‌شد. حتی کارمند مالیات هم خنده‌اش گرفت و گفت: «شما وکیل ایشون هستید یا وکیل ما؟»
امین این جند بیت از سعدی را خواند:

خدا ترس باید امانت گزار
امین کز تو ترسد امینش مدار

امین باید از داور اندیشناک
نه از رفع دیوان و زجر و هلاک

بیفشان و بشمار و فارغ نشین
که از صد یکی را نبینی امین

و ادامه داد: « درسته که کار وکیل مدافع، دفاع از حقوق موکلشه اما باید نسبت به ادای تکالیف موکلش هم مسئولیت پذیر باشه!»

مهدی میرعظیمی
شیراز
۶اسفند۱۴۰۲
روز وکیل



  نظراتـــــ